به گزارش خبرگزاری تسنیم، سال‌هاست که تابستان‌های بارسلونا نه تنها فصل نقل‌وانتقالات، بلکه فصل نمایش و درام نیز بوده است؛ ترکیبی از جست‌وجوی بی‌وقفه برای منابع مالی، مذاکرات پیچیده، استفاده از اهرم‌های اقتصادی، و البته سخنرانی‌های آرامش‌بخش خوان لاپورتا که همواره وعده می‌دهد «همه چیز تحت کنترل است».

تابستان 2025 نیز از این قاعده مستثنی نیست. تنها چند روز تا آغاز فصل جدید لالیگا باقی مانده، اما همچنان ابهام‌های متعددی باشگاه را احاطه کرده‌اند. یکی از مهمترین پرسش‌ها، به ترکیب دروازه‌بانان تیم بازمی‌گردد؛ جایی که چهره‌هایی چون وویچخ شزنی، مارک آندره‌تراشتگن، اینیاکی پنیا و خرید تازه‌وارد، خوان گارسیا  در یک معادله نامشخص کنار یکدیگر قرار گرفته‌اند.

خوان گارسیا با مبلغ 25 میلیون یورو از اسپانیول به بارسا پیوسته و در تمام دیدارهای پیش‌فصل به میدان رفته اما هنوز موفق به ثبت‌نام برای حضور در لالیگا نشده است. بررسی وضعیت هر یک از این چهار دروازه‌بان ضروری است؛ هرچند دیگو کوهن، دروازه‌بان جوان تیم که تنها در یک بازی دوستانه مقابل دائگوی کره‌جنوبی به میدان رفته، فعلاً از این رقابت دور است.

تیم فوتبال بارسلونا ,

با مصدومیت اخیر تراشتگن، پنیا بار دیگر به عنوان دروازه‌بان سوم بارسلونا به‌ شمار می‌رود. در حالت عادی، او پس از تراشتگن، شزنی و گارسیا چهارمین گزینه تیم بود. با وجود اینکه پنیا یکی از محصولات آکادمی باشگاه است، هرگز به‌ عنوان گزینه‌ای جدی برای دروازه‌بان اول در نظر گرفته نشده است.

در فصل گذشته، زمانی که تراشتگن در هفته ششم با آسیب‌دیدگی از ناحیه زانو مواجه شد، پنیا فرصت بازی پیدا کرد و عملکردی قابل‌قبول از خود نشان داد. با این حال، دیر رسیدن به جلسه تیمی پیش از نیمه‌نهایی سوپرجام اسپانیا مقابل اتلتیک بیلبائو باعث شد هانس دیتر فلیک، سرمربی منضبط بارسا او را کنار بگذارد و وویچخ شزنی را به ترکیب اصلی بیاورد.

دیدار با اتلتیک در هشتم ژانویه برگزار شد و پس از آن، پنیا تنها سه بار دیگر در طول فصل به میدان رفت؛ مقابل بتیس در جام حذفی (که شزنی محروم بود)، و در لالیگا برابر ختافه و اتلتیک (در هفته پایانی که قهرمانی بارسا قطعی شده بود). شزنی در جایگاه دروازه‌بان اول مستقر شد و عملکردش آن‌قدر مطمئن بود که هیچ تردیدی در مورد انتخاب او وجود نداشت.

پنیا اکنون 26 سال دارد و اگر به‌ دنبال حضور مستمر در میادین است، باید باشگاه را ترک کند. حتی در غیاب تراشتگن، او همچنان گزینه سوم است و تنها در صورت غیبت همزمان شزنی و گارسیا می‌تواند به ترکیب اصلی برسد؛ که آن هم وضعیتی ناپایدار و نادر است. اگر گارسیا برای لالیگا ثبت‌نام نشود، شزنی دروازه‌بان اول خواهد بود و پنیا، باز هم ذخیره خواهد ماند.

یادآوری می‌شود که در نیم‌فصل دوم 2022-2021، پنیا به صورت قرضی به گالاتاسرای پیوست تا جایگزین فرناندو موسلرا شود. او در آن مقطع، از جمله در دیدار لیگ اروپا مقابل بارسلونا عملکرد خوبی داشت؛ دیداری که با تساوی بدون گل در نیوکمپ و شکست 2 - یک در استانبول همراه شد. اما با بازگشت موسلرا در پایان فصل، پنیا به نیمکت بازگشت و باشگاه ترکیه‌ای نیز تصمیم به خرید دائمی او نگرفت.

حالا که موسلرا گالاتاسرای را ترک کرده، این باشگاه دوباره به دنبال یک دروازه‌بان جدید است. نام‌هایی چون تراشتگن، ادرسون، یان زومر و حتی ماتوی سافونوف در رسانه‌ها مطرح شده‌اند اما اگر انتقالی رخ ندهد، شاید استانبولی‌ها نگاه دوباره‌ای به پنیا داشته باشند؛ کسی که قبلاً برای‌شان بازی کرده و تجربه حضور در فضای فوتبال ترکیه را دارد. بارسا احتمالاً برای فروش او مبلغ زیادی درخواست نخواهد کرد و خود پنیا هم به‌ وضوح نیاز به بازی مداوم دارد، نه فقط چند بازی در جام‌های داخلی.

تیم فوتبال بارسلونا ,

در همین حال، وویچخ شزنی را باید یکی از هوشمندانه‌ترین نقل‌وانتقالات سال گذشته دانست. بارسلونا بدون پرداخت مبلغی برای خرید، دروازه‌بانی سطح بالا و باتجربه را جذب کرد؛ بازیکنی که هرچند در دوران سختی به سر می‌برد اما کیفیت فنی و آمادگی‌اش را از دست نداده بود. او به‌ خوبی با سبک بازی مبتنی بر دفاع بالا که فلیک طراحی کرده بود هماهنگ شد و با مدافعانی چون اینیگو مارتینز و پائو کوبارسی ارتباط خوبی پیدا کرد.

فصل گذشته، شزنی با بازی‌های آرام، باثبات و مطمئن خود، کمترین حاشیه را داشت و هرگز اشتباه بزرگی مرتکب نشد. او حتی پس از بازگشت تراشتگن به تمرینات، جایگاهش را از دست نداد. حالا او قراردادش را تا تابستان 2027 تمدید کرده و به‌ نظر می‌رسد چه به عنوان دروازه‌بان اول و چه ذخیره، خیال راحتی دارد. او حتی اعلام کرده که در صورت کنار گذاشته‌ شدن، آماده خداحافظی از فوتبال است.

با این حال، وضعیت پیش‌فصل شزنی نگران‌کننده است؛ چراکه در هیچ‌یک از دیدارهای تدارکاتی تابستان 2025 از ابتدا به میدان نرفت. خوان گارسیا همواره در ترکیب اصلی بوده و این موضوع به‌ وضوح نشان می‌دهد که باشگاه برنامه‌هایی جدی برای استفاده از او در فصل پیش‌رو دارد؛ البته به شرط ثبت‌نام رسمی در لالیگا.

در همین‌جا، یک بار دیگر باید به مشکلات ساختاری باشگاه اشاره کرد. اگر برگه پزشکی تراشتگن به‌ عنوان «غیبت طولانی‌مدت» تأیید نشود، بارسلونا نمی‌تواند گارسیا را ثبت کند و نه تنها گارسیا، بلکه مهاجم جدید نیز ثبت نخواهد شد. حتی فروش صندلی‌های VIP هم این مشکل را حل نمی‌کند، به‌ ویژه در ورزشگاهی که هنوز بازسازی‌اش به پایان نرسیده است.

این وضعیت شاید شبیه داستان‌های تخیلی فوتبال‌دوستان باشد اما واقعیت امروز بارسلونا همین است. باشگاهی که به‌ شدت به منابع مالی نیاز دارد، بازیکنان کلیدی مانند اینیگو مارتینس را رایگان از دست می‌دهد، اما همزمان 25 میلیون یورو برای دروازه‌بانی سرمایه‌گذاری می‌کند که هنوز ثبت نشده است.

تیم فوتبال بارسلونا ,

و این مسئله، نه تقصیر گارسیاست و نه ماجرایی شخصی است. شاید این انتقال برای او یک رویا باشد؛ فرصتی طلایی که او و خانواده‌اش سال‌ها در انتظارش بودند اما پرسش اصلی باید از باشگاه پرسیده شود؛ آیا در شرایط کنونی، این خرید ضروری بود؟

خبرهای اخیر درباره رابطه تراشتگن و باشگاه، نشانه‌هایی از آشتی را نشان می‌دهد. بازوبند کاپیتانی به او بازگردانده شد و در نهایت سندی را امضا کرد که مسیر ثبت‌نام گارسیا را هموار می‌کند. شاید حتی مارکوس رشفورد نیز به جمع آبی‌اناری‌ها اضافه شود اما نحوه برخورد اولیه با تراشتگن، از منظر اخلاقی و حرفه‌ای همچنان لکه‌ای بر چهره باشگاه است.

تراشتگن در دوران حضورش در بارسا نه‌ تنها جام‌های متعددی کسب کرد، بلکه در بحران‌های مالی، باشگاه را همراهی کرد و از برخی مطالباتش گذشت. با این حال، در یک مقطع، باشگاه آماده بود تنها با پرداخت حقوق یک سال، او را از تیم کنار بگذارد؛ در حالی که قراردادش سه سال دیگر اعتبار داشت.

در نهایت، بارسلونا به هدفش رسید؛ تراشتگن سند لازم را امضا کرد. اکنون، در صورت تأیید کمیسیون پزشکی لالیگا، گارسیا می‌تواند به‌ جای او ثبت شود. با این حال، ردپای این ماجرا هنوز باقی مانده است.

با توجه به وضعیت کنونی، به‌ نظر می‌رسد اگر ثبت‌نام گارسیا انجام شود، او فصل را به‌ عنوان دروازه‌بان اصلی آغاز خواهد کرد. او فصل موفقی را با اسپانیول پشت سر گذاشته اما فشار بازی در بارسلونا با آنچه در اسپانیول تجربه کرده، قابل‌مقایسه نیست.

این انتقال، هرچند برای گارسیا فرصت طلایی است، اما برای رسیدن به این مرحله، بارسا ناچار به قربانی‌ کردن دو دروازه‌بان شد؛ تراشتگن به شیوه‌ای بحث‌برانگیز و شزنی با نادیده‌گرفتن عملکرد مثبتش. اگر گارسیا عملکردی ضعیف داشته باشد، سیل انتقادها از راه خواهد رسید: چرا چنین هزینه‌ای شد؟ چرا شزنی کنار گذاشته شد؟ چرا تراشتگن را به چنین نقطه‌ای رساندند؟

برای خوان گارسیا آرزوی موفقیت داریم اما نمی‌توان انکار کرد که انتقال او به بارسلونا با مجموعه‌ای از تصمیم‌های پرسش‌برانگیز همراه بوده که مسئولیت آن، مستقیماً متوجه مدیریت باشگاه است. و در نهایت، اگر او نتواند پاسخ این اعتماد پرهزینه را بدهد، نه تنها باشگاه، بلکه خودش نیز بهای آن را خواهد پرداخت.