آنچه نمی دانید؛ بزرگ ترین حسرت کریستیانو رونالدو چیست؟

به گزارش ورزش 11، کریستیانو رونالدو امروز تاج و تخت پادشاهی دنیای فوتبال را از آن خود دارد، او با هر رفتار خود فوتبال را دگرگون می کند و می تواند با هر گامش در میادین فوتبال را اسیر خود کند، اما آیا این بدان معناست که او کامل است و هیچ کمبودی ندارد؟

سرمایه کریستیانو رونالدو بالاتر از آنچیزی است که در ذهن ما می گذارد، بودجه ای که او برای راه اندازی خط تولید عطر و ادکلن برند خود در فرانسه اختصاص داد به حدی سنگین بود که می توان با آن کشوری تازه را در اروپای مرکزی به وسعت سوئیس تاسیس کرد، او امروز قدرت را در دستان خود می بیند، نامش جهانی است و در لنز دوربین های عکاسان همانند یک الماس می درخشد، اما با این حال او هنوز درگیر برآورده کردن آرزویی بزرگ است!

کشتی تفریحی کریستیانو رونالدو

پیش از این دیده ایم که رونالدو چندان انسان مادی نبوده است، چرا که به بالاترین سطح درآمد بازیکنان عصر حاضر دنیای فوتبال به لحاظ تبلیغات و دستمزد و .. رسیده است، کشتی تفریحی، هواپیمای اختصاصی، ماشین های سوپر لوکس، خانه ای به وسعت یک روستای 200 نفره با زمین چمن اختصاصی که از آلمان تهیه شده است و .. خود خبر از اوضاع رفاهی او می دهد که بی نیاز از هرگونه مادیات است.

به طور کاملا واضح اگر همین امروز او فوتبال را کنار بگذارد و با فرزندان خود مشغول به تفریح شوند و هر روز یک گوشه از دنیا را بازدید کنند، هنوز هم پول هنگفتی در اختیارش خواهد بود که بتواند به تفریحات بیشتری بپردازد، حتی گاهی به شوخی در اسکای انگلیس به او پیشنهاد می شود که یکی از سیاره های مریخ را بخرد تا اولین انسان مالک فرا زمین باشد!

کریستیانو رونالدو

اما رونالدو آیا با این حجم از مادیات انسانی شاد است؟ آنچه در ظاهر می بینیم تنها یک تصویر روتین است، او انسانی کاملا با محبت و مهربان و متعهد به خانواده است و به همین دلیل حسرتی تلخ همواره او را دنبال می کند و نمی گذارد از گذشته خود خارج شود.

در سنین نوجوانی کریستیانو عاشقانه فوتبال را پیگیری می کرد، مادیرا برای آنها چندان نمی توانست رفاه ایده آلی را حاصل کند، پس مجبورا او می بایست به جمع آوری برگ های درون خیابان پس از شیفت های تعطیلی مدارس فوتبال بپردازد و درآمدی را برای خانواده اش به بار بیاورد.

کریستیانو رونالدو

رونالدو در یکی از تمرینات مدرسه فوتبال خود در مادیرا از خواهر و مادرش خواهش می کند تا او را همراهی نمایند؛ مادر او ابتدا نمی پذیرد، اما به اصرار خواهر بزرگش که همواره به عنوان یکی از حامیانش یاد می شود، مادر کریستیانو او را همراهی می کند.

رونالدو از کودکی بسیار درون گرا بود، او همواره از مادر خود می پرسید: پدرم مرا دوست داشت؟ او در ارتباط با من چه می گفت؟ چرا که او پدران دوستانش را در تمرینات مشاهده می کرد که چگونه با عشق و علاقه دویدن فرزندان خود را مشاهده می کنند، اما او پدری نداشت که با این عشق او را همراهی کند و اغلب اوقات دچار سرخوردگی تلخی می شد.

کریستیانو رونالدو

در آن روز عجیب، کریستیانو رونالدو در حضور مادر و خواهر خود نمایشی قابل تحسین ارائه می دهد! به نحوی که از سوی مربیان خود یک پیراهن هدیه می گیرد، اما رونالدو پس از دریافت هدیه هرگز خوشحال نمی شود! چرا که او در آن لحظات شدیدا فقدان پدرش را احساس می کند و با صدای بلند گریه می کند، گریه های او تا رسیدن به خانه ادامه پیدا می کند و از خستگی به خواب می رود!

اندوه رونالدو عمیقا مادرش را تلخ کام می کند تا مادر کریستیانو با مشروبات الکی خود را آرام کند، هیچ کس نمی داند در خواب رونالدو چه گذشت! نمی داند که رونالدو در آن ساعات با چه اتفاقی روبرو شد که دیگر هرگز آن نوجوان گذشته نبود! هنگامی کریستیانو از خواب بیدار شده بود، 10 سال بزرگ تر به نظر می آمد! او کمبود محبت پدرانه را در خواب خود حل کرده بود، اما هیچ کس نمی دانست چگونه، رفتارهای عجیب او باعث آن شده بود تا مادرش شدیدا نگران افسردگی حادش شود، چرا که این حجم از تغییر هرگز برای خانواده اش قابل پذیرش نبود.

کریستیانو رونالدو

رونالدو پس از آن هرگز نامی از پدرش را به میان نیاورد! کمابیش او ابراز دلتنگی را برای پدر خود در رسانه ها ابراز می کند، اما بدین گونه که شرایطش را توضیح دهد، هرگز! مادر رونالدو در مراسم توپ طلایی که اشک های فرزندش را دید، به صراحت متوجه احوالات درونی وی شد و کد های قابل فهم از پدر این ابر ستاره را به میان آورد تا به صورت کاملا نامحسوس به کریستیانو بگوید: می دانم دلتنگ که هستی، من هم همان دلتنگی تو را دارم!