به گزارش خبرنگار مهر، برای ذوب آهنی‌هایی که فینال آسیا را دیده‌اند خطر سقوط در هفته‌های پایانی دیگر غریب نیست، تیمی که سال گذشته از ابقاء خوشحال بود و امشب باید مقابل همشهری بار دیگر برای سقوط بجنگد کلمه‌ای بر نام قهرمان اسبق جام حذفی ایران تکیه زده است.

اینکه ذوب آهن دیگر تیم پرمهره بالانشین لیگ برتر نیست و نخواهد شد بر کسی پوشیده نیست ولی انتظار و نگرانی سقوط برای تیمی که روزی در فولاد شهر به عربستانی‌ها و اماراتی‌ها سه چهار گل می‌زد موضوعی نیست که در کلام یک فوتبالیست آن زمان بگنجد.

به بهانه بازی ذوب آهن و سپاهان به سراغ فرشید طالبی یکی از پیشکسوتان تیم طلایی ذوب آهن رفتیم، بازیکنی که در آن بازه زمانی دومین بازیکن برتر آسیا نیز شد که در ادامه این گفت‌وگو را می‌خوانید؛

چه بر سر تیم ذوب آهن آمد؟

موقعی که از ذوب آهن رفتم مصاحبه‌ای کردم، روزهای خیلی بدی را می‌دیدم که آن مصاحبه هم گفتم، گفتم ذوب آهن روز خوش نخواهد دید، چون آدم‌هایی وارد شدند که این روزهای خوش را بگیرند و بعد از هفت سال حرف من اثبات شد در حالی که آن موقع گفتند طالبی از قهرمانی در ذوب خسته شده می‌خواهد به سپاهان برود، ولی گفتم روز خوشی نمی‌بینید.

متأسفانه آن زمان هیچ گونه حمایتی نشدیم نه از سوی مدیران نه از سوی باشگاه نه از سمت هواداران، گفتیم ما که رفتیم ولی حرف من را بنویسید، الان هفت سال از حرف من گذشته و ذوب آهن دارد برای بار دوم یا سوم این خطر را پیش گوش خود می‌بیند و دلیل آن حضور همان مدیران ناکارآمد و سوءمدیریت بود که گفتند آن شخص آشنای کیست و باید بیاید.

با وجود این نگرانی پیش‌بینی تلاش ذوب آهن برای ابقاء در لیگ برتر را می‌کردید؟

ذوب آهن به اینجا به خاک سیاه نشسته است؛ هشت ماه پیش گفتم وضعیت ذوب آهن خطرناک است و به من گفتند شما چه چیزی می‌دانید و من هشت ماه در مورد فوتبال ذوب آهن کلامی حرف نزدم و هر وقت صحبتی بوده گفتم امیدوارم ذوب آهن موفق باشد و پیشنهاد برنامه‌های تلویزیونی را به همین دلیل رد کردم و دوست داشتم فقط انرژی بدهم و گفتم الان وقت صحبت کردن از ضعف ذوب آهن نیست.

باید به این باور برسیم که فوتبال حرفه‌ای تفکر حرفه‌ای می‌خواهد فرق نمی‌کند نام ذوب آهن یا سپاهان باشد شما هر لحظه از تفکر حرفه‌ای دور شدید فوتبال شما نیز از عملکرد خوب دور می‌شود این اتفاق برای سپاهان قهرمان برای چندین سال افتاد و برای ذوب آهن نایب قهرمان آسیا نیز چندین سال رخ داد و چرا آقایان بهبود شرایط را نمی‌خواهند.

اگر من نمی‌توانم فوتبال ذوب آهن را نجات بدهم چرا نباید کنار بروم، فقط برای اینکه ذوب آهن را دوست داریم بمانیم، اگر ذوب آهن را دوست دارید این تیم باید به این روز بیفتد، باور کنید جایگاه ذوب آهن این نیست، آیا هوادار ذوب آهن که روزی بازی‌های آسیایی را در فولادشهر می‌دید الان برود در فدراسیون تجمع کند؟ از چه چیزی از فدراسیون فوتبال گله می‌کنید اگر شکایتی هست باید از تفکر غیر حرفه‌ای مدیران باشد.

آیا تغییر رحمان رضایی و جانشینی مجتبی حسینی درست بود؟

من مجتبی فریدونی را نمی‌شناسم، ولی او بهترین کار را برای ذوب آهن کرد، آمدن حسینی که با شرایط اصفهان و ذوب آهن آشناست درست بود و او انصافاً مربی قابلی بود و رزومه خوبی هم داشت اما چرا هنوز نتوانسته کارایی داشته باشد، معلوم است کار از جای دیگر مشکل دارد.

نبود مهره‌های اصلی روی عملکرد ذوب آهن چه تأثیری داشت؟

مگر نساجی بازیکن تأثیرگذار دارد، مگر این تیم بازیکن میلیاردی دارد که ذوب آهن را شکست داده، ذوب آهن که بازیکنان میلیاردی بیشتری دارد اما به این موارد مربوط نیست.

پس چه عاملی روزهای ذوب را تیره کرد؟

روزی گفتم از تیم الاتحاد شکست می‌خوریم زیرا آنها به شرایط میزبانی واقف بودند اما چه اتفاقی افتاد که از آن آتش جهنم بیرون آمدیم، یک همدلی و خواستن وجود داشت، از روزهای حرف می‌زنم که ما چندین ماه حقوق نگرفتیم اما برای قهرمانی تلاش می‌کردیم باید ببینیم چه شرایطی ذوب آهن را از همدلی خارج کرده است.

اگر همدلی باشد توپ تا دروازه می‌رود ولی گل نمی‌شود و چه بسا در ۹۰ دقیقه یک گل می‌زنید و برنده می‌شوید، انرژی‌ها در فوتبال خیلی کارآمد است که این انرژی از همدلی، همبستگی و وجود افراد حرفه‌ای می‌آید و چه انرژی منفی هست که مجتبی حسینی با رزومه قوی نیز در ذوب آهن انرژی می‌گیرد.

انرژی چگونه به ذوب آهن بر می‌گردد؟

از هواداران پرشور سپاهان می‌خواهم که بیایند و پشت ذوب آهن بایستند، اگر یک تیم از اصفهان از لیگ برتر فاصله بگیرد کل فوتبال اصفهان ضربه می‌خورد و این ضربه صرفاً ذوب آهن نیست. روزی در فوتبال ایران همه تلاش می‌کردند به جایگاه سپاهان و ذوب آهن برسند جام حذفی یا لیگ برتر هر سال در اصفهان بود ولی فوتبال سپاهان نیز بعد از رفتن ساکت در طول هشت سال روز به روز افت کرد و اگر سپاهان در این سال‌ها کمی روی پا بود برای بنای ۱۰ سال پیش آن بود.

پس از دید شما عملاً بازگشت روزهای خوب ذوب آهن ممکن نیست؟

چه بگویم، وقتی در ذوب آهن دومین بازیکن برتر آسیا شدم ذوب آهن یک شاخه گل نیز به من نداد، انرژی منفی ذوب آهن به من داد و وقتی قدر من را ندانست این انرژی منفی به آنها برگشت، وقتی قدردان نباشید آن چیز از شما گرفته می‌شود، ذوب آهن قدر نشناس ترین تیمی بوده است که من دیدم.

شما وقتی به باشگاه ذوب آهن سر بزنید می‌بینید هیچ عکسی از من در باشگاه نیست، نه صرفاً من بلکه به تمام بازیکنان این ظلم شد، روزی که رفتم هوادار را تحریک کردند که علیه من شعار دهد این‌ها مواردی است که این باشگاه را از موفقیت و بالانشینی دور کرد.

من دو سال در باشگاه سپاهان بودم به اندازه بازیکنی که ۲۰ سال در این تیم بازی کرده به من احترام گذاشتند و حسرت می‌خورم که چرا فقط یکی دو سال در این تیم بازی کردم اما ذوب آهن قدر بازیکن هفت هشت ساله خود را نمی‌داند.

خودتان چقدر به ذوب آهن ارق داشتید؟

من عشق ذوب آهن را با پوست و گوشت و خون خود لمس کردم، من بازیکنی بودم که پیشنهاد چهار میلیاردی السد قطر را رد کرد و به خاطر هوادار با ۶۰۰ میلیون که نصف آن را نیز ندادند با ذوب آهن تمدید کردم، اگر بازیکن کارمند ذوب آهن نیز بود می‌گفت من کارم را برای این تیم کرده‌ام.

من دنبال جایگاهی نیستم این‌ها را می‌گویم که باید دید در ذوب آهن عوض شود، اگر دنبال جایگاه بودم آقای ساکت در جریان هستند که موقعیت بود و دنبال من بودند اما حرف من این است که باید قدرشناسی کرد.

اگر مدیران بدانند برخی به نام هوادار با برد تیم جان می‌گیرند و با باخت تیم جان می‌دهند باور کنید تصمیمات بهتری می‌گرفتند حتماً اگر ضعفی هم داشته باشند زود رفع می‌شود، ببینید چقدر هواداران سپاهان با قدرت این تیم جان گرفتند.

برخی می‌گویند باید کسی که در سپاهان و ذوب آهن باشد اصفهانی باشد، این درست نیست بگردید دنیا کسی که روی تیم غیرت دارد، کسی که دلسوز تیم است، کدام تیم با هفت ماه حقوق نگرفتن برای قهرمانی می‌جنگد، کسانی آمدند که فکر می‌کنند چون اصفهانی هستند پس به تیم کمک می‌کنند.

در نهایت؛ ذوب آهن می‌ماند؟

امیدوارم رگ خیلی‌ها به جوش بیاید که هفته آخر دعای ماندن ذوب آهن در لیگ برتر را نکنیم اما امیدوارم هفته آینده بعد از پایان لیگ همه از نتایجی که رقم خورده خوشحال باشیم.