یادداشت اختصاصی/ روزهای مردودی مدیریت فوتبال؛ در مسیر سقوط
فوتبال پدیدهای است که در اکثر کشورهای جهان به عنوان یک سرگرمی به آن نگاه میشود اما در ایران مدتها است که نه تنها از آن سرگرمی بودن خود خارج شده بلکه...
فوتبال پدیدهای است که در اکثر کشورهای جهان به عنوان یک سرگرمی به آن نگاه میشود اما در ایران مدتها است که نه تنها از آن سرگرمی بودن خود خارج شده بلکه باعث ناراحتی گروهی از مردم هم شده است. به اتفاقات همین چند وقت گذشته که توجه کنیم عدم مدیریت درست در فوتبال ایران نمایان است. اگر روزی با حماسه ملبورن و صعود به جام جهانی 1998 فرانسه فوتبال ابعاد ملی و اجتماعی پیدا کرد و چند روز بعد از صعود محسن صفایی فراهانی که یک مدیر شناخته شدهی «سیاسی-اقتصادی» بود به عنوان رییس فدراسیون فوتبال انتخاب شد تا فوتبال ایران از حالت هیاتی اداره شدن خارج شده و دارای ساختار شود، این روزها دوباره مدیریت فوتبال ایران با چالشی جدی رو به رو شده است. اگر با آمدن صفایی فراهانی حرکت فوتبال از یک تشکیلات آماتور به سمت یک سیستم مدرن رفت، این روزها عدم مدیریت درست و کارآمد در فوتبال ایران مشخص است.
در این روزها رییس فدراسیون فوتبال حتی 2 هفته هم نمیتواند روی نظر خودش بماند و مشخص نیست که چرا وقتی توانایی اجرایی شدن کاری را ندارد، در مورد آن قاطعانه حرف میزند. با وجود اینکه در روزهای گذشته رییس فدراسیون فوتبال و رییس کمیته مسابقات سازمان لیگ از حضور 90 به 10 هواداران دو تیم پرطرفدار پایتخت استقلال و پرسپولیس در دربی خبر داده بودند، روز گذشته اعلام شد که هواداران برای این بازی هم مانند دربیهای قبل به ورزشگاه میآیند و سهمیه هر کدام از تیمها در ورزشگاه برابر است! سوالی که اینجا مطرح میشود این است که مگر لیگ برتر ایران چند هفته با تاخیر برگزار نشد تا بعضی زیرساختهای لازم برای حضور هواداران در ورزشگاه فراهم شود. زیر ساختهای فراهم شده به جز دردسر برای هواداران چه مزیتی برای آنها داشته؟ اینترنتی کردن فروش بلیتهای لیگ برتر تصمیمی درست است اما وقتی زیرساختهای لازم فراهم نشده این اینترنتی شدن جز مشکلآفرین شدن چه نتیجهای به همراه داشته؟ فدراسیون فوتبال با گفتن اینکه بلیت فروشی به باشگاهها واگذار شده خود را راحت کرده اما هیاهو برای هیچی که سئول نشینها برای شروع لیگ برتر راه انداختند، نتیجهی قابل قبولی برای فوتبال نداشت. هر کدام از مسوولان هم که صحبت میکنند نظرشان این است که باید صبر کرد تا این روند بلیت فروشی درست شود. بهتر بود به جای صبر مردم، این مدیران کارنابلد که در فوتبال ایران حضور دارند یکبار شهامت عذرخواهی را داشته باشند و یا زمینه را برای اصلاح ساختار ایجاد کنند تا شاید افرادی اداره فوتبال را بر دست بگیرند که مدیریت بحران را بلد باشند و بتوانند بهتر از پس اداره پرطرفدارترین ورزش ایران بر بیایند.
ضعفهای فدراسیون فوتبال فقط به بخشهای سخت افزاری برنمیگردد. عدم تصمیمگیری درست در بحث حضور بانوان در ورزشگاه و تلاش نکردن برای پیدا کردن راه حلی مناسب اتفاقاتی همراه خود داشته که حسابی ناراحت کننده بوده. نمیتوان گفت فقط مدیران فدراسیون فوتبال مقصر اصلی برخی اتفاقات هستند اما مدیرانی که فقط حرف زدهاند و عمل نکردهاند بی تقصیر در اتفاقاتی که این روزهای در اطراف فوتبال افتاده، نیستند. مدیران بالاخره بعد از فوت یک هوادار خانم اختصاص بخشی از سکوها به بانوان آن هم فقط در بازیهای ملی را به عنوان یک دستاورد مهم معرفی کردند. این تصمیم البته پیش از مرگ جانسوز سحر خدایاری با فشار فیفا گرفته شده بود.
در کنار همهی این مشکلاتی که فوتبال ایران این روزها دارد، احکام کمیته انضباطی فدراسیون فوتبال هم عجیب است. جدا از نگاه کردن طرفدارانه به اتفاقات هفتههای ابتدایی لیگ، مشخص نیست چرا برخوردهای مهربانهی تا این حد عجیب از سوی کمیته انضباطی صورت میگیرد. یک روز بازیکن فلان باشگاه با مصلحت اندیشی جریمه میشود. یک روز هواداران یک باشگاه دیگر بخشیده میشوند و روز دیگر هم احتمالا قوانین انضباطی فیفا زیر پا گذاشته میشود تا یک بازیکن دیگر بخشیده شود. این روزها فوتبال با شیب تندی دارد به سمت روزهای کاملا آماتور قبل از صفایی فراهانی نزدیک میشود؛ روزهای نه چندان خوبی که فوتبال «دورهمی» اداره میشد.