به گزارش سایت نود، قهرمان همیشگی ایتالیا، طی یکی 2 فصل اخیر نشان داده برای پایان دادن به بیش از 2 دهه حسرت جام قهرمانی اروپا حاضر است دست به هر کاری از جمله استخدام متخصصین این وادی بزند.
آن‌ها در این راستا فصل قبل ستاره‌ای مثل کریستیانو رونالدو را به خدمت گرفتند. رونالدو که قبل از این خودش رویای یوونتوس و بوفون را با درخشش در لباس رئال به باد داده بود در لباس تیم جدید با هت‌تریک مقابل اتلتیکو مادرید و رقم زدن آن بازگشت رویایی در مرحله حذفی لیگ قهرمانان بخشی از رویای هوادارانشان را محقق کرد اما موفق نشد این ماموریت را به انجام برساند. دغدغه‌های خانواده آنیلی که سال‌هاست مالک یووه هستند بعد از ۸ قهرمانی پیاپی در لیگ داخلی حالا فرق کرده و بعد از سلطه بر فوتبال ایتالیا به دنبال گسترش قلمرو تا مرزهای قاره سبز است. در این راستا مدیران یوونتوس و آلگری برای رقم نخوردن اتفاق تکراری هر فصل یعنی قهرمانی در ایتالیا و حذف از لیگ قهرمانان تصمیم به قطع همکاری گرفتند و بعد از یک دوره باشکوه آلگری اکنون گزینه سرمربیگری دیگر تیم‌هاست اما جذاب‌تر از پیدا کردن تیم بعدی این مربی، حدس زدن جانشین او روی نیمکت است که با توجه به حجم بالای مربیان نامدار بدون شغل معمای دشواری پیش روی رسانه‌ها و هواداران فوتبال و شاید حتی مدیران یوونتوس قرار دارد.

مورینیو؛ آخرین فرصت برای دوباره خاص بودن

زخم غرور شکسته شده مرد مغرور و با اعتماد به نفس نیمکت‌ها هرگز با نشستن روی صندلی کارشناسی برنامه‌های تلویزیونی و حتی حضور روی نیمکت سلتیک مداوا نخواهد شد. شاید در حال حاضر تنها چیزی که می‌تواند غرور مرد پرتغالی را به او برگرداند و او را باز هم چهره جنجالی مصاحبه‌ها و کنفرانس‌های بعد از بازی کند، نشستن روی صندلی هدایت یوونتوس است. مورینیو ثابت کرده هر چقدر در رقابت با گواردیولا شکست بخورد اما این کار یعنی قهرمانی در اروپا را خوب بلد است. بدون شک در صورت تمایل مسئولان یووه به جذب مورینیو نه گفتن به این پیشنهاد برای او خیلی سخت خواهد بود.

آنتونیو کونته؛ بازگشت به خانه یا ملحق شدن به دشمن؟

دوراهی عجیبی پیش پای سرمربی سابق یوونتوس قرار دارد که ظاهرا انتخاب هم در این دوراهی در نگاه اول آسان به نظر می‌رسد. کونته بعد از جدایی از چلسی و استراحت کافی در طول یک فصل حالا 2 انتخاب دارد؛ یا به خانه‌اش برمی‌گردد و یا به اردوی دشمنان قدیمی تیم سابقش ملحق می‌شود. در حالی که تا همین هفته قبل گمانه‌زنی‌ها در مورد جانشینی آلگری به سمت کونته می‌رفت اما خبرگزاری‌ها در چرخشی عجیب از نزدیکی این سرمربی به نیمکت اینتر خبر دادند. ساده‌ترین راه می‌تواند انتخاب یوونتوس باشد؛ از نوع انتخاب‌های پپ گواردیولا که به جای تجربه چالش در دورتموند و منچستریونایتد ترجیح داد موفقیت را با دغدغه کمتر در تیم‌های بایرن‌مونیخ و منچسترسیتی تجربه کند. اگر این اتفاق بیفتد و بازگشت به تورین برای این سرمربی ایتالیایی رقم بخورد شاید نتوانیم موفقیت در اروپا را برای آنها از حالا پیش‌بینی کنیم؛ چه اینکه او سابقه موفقیت در این تورنمنت‌ را هم ندارد اما حتی در صورت شکست در این ماموریت با توجه به ادامه شکوه یوونتوس در ایتالیا هیچ خطری موقعیت او را تهدید نخواهد کرد. این در حالی است که همه می‌دانند کونته گواردیولا نیست و بازسازی یک تیم قدیمی و پرطرفدار و تجربه چالش بزرگ رقابت با ابرتیمی مثل یووه برای کسی مثل آنتونیو کونته به شدت وسوسه‌انگیز است. ماسیمو موراتی هم برای رقابت با آنیلی‌ها در تطمیع این گزینه جذاب کم نخواهد گذاشت. این انتخاب تاریخی بیانگر شخصیت و طرز فکر این مربی و رقم‌زننده رزومه خاص او در آینده خواهد بود.

کارلو آنچلوتی؛ دو راهی سرنوشت

فوتبال هم دلش برای چهره تکراری و بی‌تفاوت کارلتو بعد از موفقیت‌های بزرگ تنگ شده است. قهرمان اروپا با میلان و رهبر آخرین میلان مدعی و آماده بدش نمی‌آید در ترکیب تیم قهار سری‌ A یک بار دیگر با خونسردی به جام روی دستان شاگردانش نگاه کند. کارلو آنچلوتی از زمان ترک میلان دیگر هرگز آن چهره موفق و صاحب سبک را نداشته و برای پایان دادن به روزهای معمولی‌اش در ناپل می‌تواند امیدوار به جانشینی آلگری و شروع روزهای باشکوه با یوونتوس باشد. مرد با تجربه نیمکت ناپولی با توجه به سابقه موفقیت در ایتالیا و اروپا و ثبات در یک تیم بزرگ و کلاس کاری شایسته و قابل احترام از جذاب‌ترین گزینه‌های پیش روی سران تورین است.

پوچتینو؛ همه آن چیزی که برای موفقیت لازم است

رساندن تاتنهام به جایگاه فوق‌العاده فعلی و افزایش قدرت‌های برتر جزیره از ۴ به ۶ رزومه بزرگی برای این آرژانتینی دوست داشتنی نیمکت سفیدهای لندن است. پوچتینو با موفقیت‌های اخیر همواره مورد توجه باشگاه‌های بزرگ قاره سبز بوده و از منچستر تا مادرید بزرگ‌ترین مشتریان ممکن را برای خودش دیده. همه این موفقیت‌ها هم او را به عنوان گزینه‌ای برای فتح اروپا مطرح نکرده بود اما جسارت درخشیدن در این فصل اروپا، عبور از سیتی تا بن دندان مسلح و شکست دادن آژاکس سراپا انگیزه و کیفیت و از همه مهم‌تر توسعه روحیه جاه‌طلبی از لیگ انگلیس تا قله اروپا چیزی نیست که بشود به راحتی از آن گذشت. اگر پوچتینو با تاتنهام قهرمان اروپا شود آن وقت حتی از کونته هم برای جانشینی آلگری جذاب‌تر خواهد بود. حتی اگر تاتنهام در اروپا قهرمان هم نشود باز هم پوچتینو هر روز برای تیم‌های بزرگ و همینطور یوونتوس سرمربی دلچسب‌تری می‌شود.

گواردیولا؛ شاید وقتی دیگر

بعد از موفقیت چشم‌گیر پپ گواردیولا با سیتی در لیگ برتر و تاکید این سرمربی بر ادامه کار و نرفتن به یوونتوس احتمال همکاری جذاب پپ با کریستیانو رونالدو به حالت تعلیق در آمد. مرد 48 ساله نیمکت منچسترسیتی در هر 3 تیم بزرگ دوران مربی‌گری میانگین امتیاز بالای 2.3 از هر بازی داشته است و با 2 قهرمانی در لیگ قهرمانان و تخصص در قهرمانی لیگ‌های کشورها بهترین گزینه ممکن برای رساندن یوونتوس به رویای قدیمی‌اش به نظر می‌رسید. شاید اگر پپ آب پاکی را روی دست یووه نمی‌ریخت و چالش جدید در ایتالیا را می‌پذیرفت تیم یوونتوس هم برای او گزینه مناسبی بود؛ از این حیث که امکانات و بازیکنان لازم برای سرمربی‌اش را تمام و کمال فراهم کند. با اینکه این فصل امید چندانی به پیوستن گواردیولا به یوونتوس نخواهد بود اما قصه یووه با پپ در اینجا به اتمام نمی‌رسد و شاید تنها تیمی که در ایتالیا از حیث ثروت و پول خرج کردن و خرید بازیکنان شبیه دیگر تیم‌های گواردیولاست همین یوونتوس باشد. برای گواردیولا که رفاه و موقعیت را به چالش و دردسر ترجیح می‌دهد در فوتبال ایتالیا یونتوس بهترین انتخاب است. زمانی در مونیخ گواردیولا در مورد شانس قهرمانی در اروپا گفته بود مگر مسی را داریم که قهرمان شویم. حالا باید امیدوار باشیم اگر قرار بر پیوستن این سرمربی به یووه باشد تا زمان حضور رونالدو این اتفاق بیفتد تا ببینیم ترکیب رونالدو و پپ به خوبی مسی و پپ خواهد بود و آیا گم شده تیم‌های گواردیولا برای نزدیک شدن به قهرمانی اروپا رونالدوست یا خیر.

سیمئونه اینزاگی؛ کم‌شانس اما محتمل

ستاره سابق لاتزیو برای شروع درخشش در عرصه مربی گری از رده‌های سنی تیم سابقش شروع کرد و پله پله تجربه کسب کرد تا امروز تیم به انزوا کشیده شده لاتزیو را با درهم کوبیدن اینتر قهرمان جام حذفی ایتالیا کند. شاید درنگاه اول سیمئونه اینزاگی کم تجربه روی نیمکت خیلی شانسی در مقابل دیگر گزینه‌ها برای تصدی شغل بزرگ و مهم هدایت یووه نداشته باشد اما موفقیت در لاتزیو و دادن ثبات به این تیم کارنامه قابل دفاعی است و حضور یک فکر جدید روی نیمکت بانوی پیر برای غافل‌گیر کردن رقبای اروپایی خالی از لطف نخواهد بود. با این همه اینزاگی برای تورینی‌ها یک گزینه است. شاید در صورت جدی‌تر شدن این گزینه احتمالا بزرگ‌ترین چالش اینزاگی کنار آمئن با ستاره‌های پر ادعا و پر درآمد تیمش باشد و پیدا کردن اعتماد به نفس کافی در برابر بازیکنانی مثل رونالدو که از سرمربی تیم بیشتر حقوق می‌گیرند برای اینزاگی شاید سخت‌تر از انتخاب چیدمان و تاکتیک برای یوونتوس باشد.

مائوریسیو ساری؛ به دنبال آرزوهای برآورده نشده

کارنامه درخشان در ناپولی در اولین فصل لیگ برتر برای مرد 60 ساله نیمکت چلسی تکرار نشد و آن‌ها به سختی سهمیه لیگ قهرمانان را کسب کردند. از طرفی عدم کنترل جو و حاشیه تیم در مقاطع مختلف می‌تواند کادر مدیریت و مالک کم‌صبر چلسی را برای تغییر مرد اول نیمکت تیمش به خوبی متقاعد کند. با وجود این فصل ناموفق در انگلیس همه می‌دانند ساری مرد سری‌ A است و برای درخشش در ایتالیا همه چیز لازم از تجربه و پرستیژ و دانش فنی در اختیار دارد. سر و کله زدن با حاشیه‌های ادن هازار و کپا هم او را کاملا از حیث برخورد با ستاره‌های پر زرق و برق در فصلی که گذشت باتجربه و آب‌دیده کرده است. مائوریسیو ساری با وجود مصاحبه مبنی برعلاقه به ماندن در استمفوردبریج احتمالا خوب می‌داند در لندن روی لبه تیز اخراج است و حتما به خودش فرصت رویاپردازی برای تصدی پست جذاب ماسیمیلیانو آلگری را داده است.نیمکت جذاب یوونتوس این روزها مثل تخت آهنین مقر پادشاهی در سریال گیم آف ترونز انتظار وارث حقیقی‌اش را می‌کشد و جنگ قدرت و رسانه بین مربیان صاحب نام برای این خوشبختی بزرگ داغ و نفس‌گیر خواهد بود. تدبیر سران یوونتوس نشان داده آن‌ها نخواهند گذاشت این تخت آهنین تورین مدت زیادی بدون صاحب بماند و باید به زودی منتظر متصدی بعدی این شغل باشیم. این قیل و قال جذاب دیری نخواهد پایید و با معرفی رسمی چهره بعدی نیمکت یووه باید منتظر فصل جدید اتفاقات در این تیم بزرگ باشیم.