به گزارش وبسایت نود، حالا حدود 5 سال از آخرین تقلای لیورپول برای قهرمانی در لیگ برتر می گذرد؛ زمانی که آنها با راجرز تا آستانه کسب جام هم پیش رفتند ولی چنان که توپ از زیر پای جرارد سُر خورد، جام هم از دستان لیورپولی ها سُر خورد و به منچسترسیتی رسید.

از همان زمان هم داستان سُر خوردن جرارد و از دست رفتن قهرمانی برای لیورپول، بدل شد به سرودی برای تیم های رقیب لیورپول در لیگ برتر، تا هر زمان که لازم باشد حریفشان را اینگونه مورد استهزاء قرار دهند. البته که لیورپولی ها هم در مقابل کنایه های رقبا ساکت نمی مانند ولی داستان شکل از دست رفتن آن قهرمانی در فصل 2013-2014، برای خیلی از هواداران تیم های لیگ برتری سوژه خوبی شده تا از آن استفاده لازم را ببرند.

حالا بعد از گذشت تقریباً 5 سال، لیورپول یک بار دیگر در کورس قهرمانی قرار دارد و این بار هم رقیب اصلی آنها منچسترسیتی است. در آستانه یک کورس دیدنی دیگر در هفته های پایانی لیگ برتر، به این پرسش می پردازیم که؛ چرا طرفداران و بازیکنان سایر تیم ها نیز علاقه ای به قهرمان شدن لیورپول ندارند!

بی‌طرف‌ها چه کسانی هستند؟

نخستین سوالی که در این باره مطرح می شود؛ این است که این طرفداران و بازیکنان تیم های بی طرف درگیر در قهرمانی، چه کسانی هستند و چرا نمی خواهند لیورپول قهرمان شود؟

در وهله اول، باید گفت که در دنیای فوتبال هیچگاه نمی توان حقیقتاً "بی طرف" یافت. این بخشی از فلسفه هواداری در دنیای فوتبال است و هر طرفداری کم و بیش تمایلات مثبت و منفی نسبت به تیم های مختلف دارد. البته این بدان معنا نیست که تمام طرفداران غیرلیورپولی، نمی خواهند این تیم قهرمان شود. چه بسا که هوادارانی هم از تیم های مختلف هستند که میل به قهرمانی لیورپول در این فصل دارند. اما تعداد این ها کمتر است.

صحبت های اخیر وین رونی به خوبی بیانگر عدم تمایل بسیاری از افراد در شمال غرب انگلیس نسبت به قهرمانی لیورپول است؛ وین رونی که از آکادمی اورتون کارش را آغاز کرد و در خیابان های بندر لیورپول رشد کرد و سابقه بازی در دربی مرسی ساید را دارد؛ در سال 2004 به رقیب اصلی و سنتی لیورپول (منچستریونایتد) ملحق شد و حالا به عنوان یک رقیب سابق، چشم دیدن قهرمانی لیورپول را ندارد:

« خوشحالم در فصلی که منچسترسیتی و لیورپول برای قهرمانی می‌جنگند در انگلیس حضور ندارم. امیدوارم که سیتی بتواند قهرمان شود. نمی توانم قهرمانی لیورپول را تحمل کنم. قهرمانی آن ها برای همه هواداران اورتون یک کابوس است. سال 2005 آنها در استانبول قهرمان اروپا شدند و هواداران لیورپول هنوز درباره آن قهرمانی در اروپا صحبت می‌کنند. مطمئنا اگر قهرمان انگلیس شوند برای ۱۰ تا ۱۵ سال درباره آن حرف خواهند زد.»

حس لذت از شکستِ دیگران

یک حقیقت غیرقابل کتمان دیگر در فلسفه هواداری در دنیای فوتبال این است که خیلی از هواداران از شکستِ رقبا بیش از موفقیت تیم محبوبشان لذت می برند.

برای مثال؛ خیلی از هواداران منچسترسیتی در فصل گذشته، بابت شکستِ لیورپول در فینال لیگ قهرمانان مقابل رئال مادرید و ناکامی در فتح اروپا، بیش از قهرمانی رکوردشکنانه و مقتدرانه تیمشان در لیگ برتر خوشحال شدند. برای برخی‌ها "لذت‌شان در رنج بردن دیگران است!" و شاید این فقط در فوتبال صادق نباشد و در کل جامعه این گونه شده باشد.

اما نباید فراموش کرد لیورپول این روزها تحت نظر کلوپ شرایط خوبی را تجربه می کند. قرمزهای آنفیلد با فرمی که در حال حاضر دارند و با طی کردن همین روند، می توانند رکوردی جدید از امتیازات شان را در یک فصل از لیگ برتر به ثبت برسانند که از خیلی از قهرمانان فصول گذشته لیگ برتر بیشتر است. در عین حال آنها تحت نظر کلوپ، فوتبالی جذاب و سرگرم کننده را به نمایش می گذارند.

بعد از سالها غیبت و ناکامی در اروپا؛ حالا لیورپول دوباره در اروپا به یک نام بزرگ و ترسناک بدل شده است. طرفداران لیورپول با غرور به کشورهای دیگر سفر می کنند و می توانند از تماشای برد تیم شان در مونیخ لذت ببرند! آنفیلد حالا بار دیگر بدل به مقصدی جذاب برای بازیکنان بدل شده است نه صرفاً یک ایستگاه رو به عقب! طرفداران لیورپول اکنون از این تیم لذت می برند و تصور می کنند به جایی بازگشته که به آن تعلق دارد.

شاید هواداران سایر تیم ها، در مقابل، به ناکامی لیورپول در کسب جام از سال 2012 اشاره کنند ولی واقعیت این است که تیم کلوپ در طی سالیان اخیر پیشرفت محسوسی داشته و نسل جدید هواداران این تیم می‌توانند زنده شدن دوباره خاطرات شنیده شده از سوی پدران و پدربزرگان خود از لیورپولِ رویایی را به چشم ببیند.

جایگاه سیاسی شهر لیورپول در انگلستان

دلیل دیگر برای آنکه چرا خیلی ها در انگلیس مایل به قهرمانی لیورپول نیستند؛ تفاوت و تضاد موجود میان منطقه مرسی‌ساید با سایر مناطق انگلیس از منظر سیاسی و اجتماعی است. شعار "اسکاوس، انگلیسی نیست" زیاد در بین هواداران لیورپولی دیده شده است. (توضیح: اسکاوس ( Scouse ) به لهجه و گویش مردمان شهر لیورپول اشاره دارد.) این شعار ریشه در اتفاقات سیاسی دهه 80 میلادی در مرسی ساید دارد.

سال 2008 بود که لیورپول به عنوان "شهر فرهنگ" لقب گرفت و از آن زمان با پول سرازیرشده به این شهر از سوی اتحادیه اروپا، دچار تحول زیادی شد و بالاخره توانست بعد از نزول بابت سیاست های اتخاذ شده توسط مارگارت تاچر (نخست وزیر وقت انگلیس) در دهه 80 میلادی، خود را بازیابد.

جای تعجبی ندارد که لیورپولی ها خود را تافته جدا بافته‌ای نسبت به دیگر انگلیسی‌ها می بینند. و این تمایز در طی دو دهه گذشته رشد یافته است. اما نکته جالب و متنقاض این است همان هواداران تیم های میهمان که به آنفیلد می آیند و گاهی اوقات شعارهایی درباره معضلات غذا و بیکاری سر می دهند، معتقد هستند که می بایست سیاست را از فوتبال جدا دانست!

الگو

جای کتمان نیست که لیورپول در سالیان اخیر به عنوان یک باشگاه، با سیر حرکتی مشخص و داشتن نقشه راه پیشرفت خوبی داشته است. آنها برنامه ای روشن برای آینده دارند. باشگاهی مجهز به کادری قوی در داخل و خارج از زمین، بازیکنانی مستعد و کادری استعدادیاب و مدیریتی توانمند.

لیورپول در طی سالهای اخیر ریخت و پاش نکرده است، بازیکنان مستعد، توانمند و جوانانی آینده دار را خریده است. بله آنها هم سرمایه گذاری های بزرگی داشته اند، مثلاً برای فن دایک رکوردشکنی کردند ولی این هزینه های سنگین با درآمدزایی های خارج از زمین و همینطور فروش بازیکنان به خوبی جبران شده است.

خواه هواداران تیم های رقیب و دیگر تیم ها، بخواهند یا نخواهند، لیورپول بدل به الگویی مناسب برای پیروی شده است. لیورپول نقشه ای را به سایر تیم ها نشان داده که چطور می توان با فرم عجیب و غریب و منابع هنگفت منچسترسیتی رقابت کرد.