به گزارش خبرگزاری تسنیم، بنفیکا، آخرین حریف فنرباغچه در مسیر صعود به مرحله نهایی لیگ قهرمانان اروپا است. کمتر کسی به خاطر دارد اما ژوزه مورینیو، سرمربی فعلی باشگاه ترکیه‌ای فعالیت حرفه‌ای‌اش را در لیسبون آغاز کرد؛ اتفاقی که 25 سال پیش رخ داد.

تیمی ضعیف، بی‌آینده و بدون جاه‌طلبی
دوران مربیگری او با فراز و نشیب‌های فراوان و شکست‌های سنگینی همراه بوده است. همه چیز با یک دوره کوتاه در بنفیکا آغاز شد. برای بسیاری، دوران درخشان ژوزه با موفقیت‌های بزرگ در پورتو آغاز شد اما پیش از آن، همکاری کوتاهی نیز با باشگاه لیسبون داشت.

مورینیو در سپتامبر 2000 هدایت بنفیکا را بر عهده گرفت و تنها سه ماه بعد این تیم را ترک کرد؛ و نه به خاطر نتایج ضعیف. اقامت کوتاه و جدایی جنجالی او، بنیان دوران پرافتخار آینده‌اش را گذاشت. در آن زمان، بنفیکا دوران بحرانی را پشت‌سر می‌گذاشت: شش سال بدون قهرمانی و مشکلات مالی شدید. ژوائو واله آزودو، رئیس باشگاه یوپ هاینکس را اخراج کرده بود و به مربی‌ نیاز داشت که بدون بودجه چشمگیر تیم را احیا کند. انتخاب مربی 37 ساله‌ای به نام ژوزه مورینیو بود.

او چهار فصل گذشته را در بارسلونا سپری کرده بود؛ ابتدا به‌ عنوان دستیار بابی رابسون و سپس دستیار لوئیس فن‌خال. در تابستان 2000، مورینیو بارسا را ترک کرد تا حرفه‌اش را به‌ عنوان سرمربی آغاز کند. انتصابش در بنفیکا بسیاری را شگفت‌زده کرد. مربی‌ تازه‌کار در رأس یک باشگاه بزرگ، تصمیمی پرریسک به‌ نظر می‌رسید. با این حال، ژوزه از چالش نمی‌ترسید. نتیجه، قراردادی شش‌ماهه با گزینه تمدید برای دو سال دیگر در صورت پیروزی واله آزودو در انتخابات بود.

در زندگینامه‌ای که دوست نزدیکش لوئیس لورنسو نوشته، مورینیو می‌گوید تیمی "ضعیف، بی‌آینده و یدون جاه‌طلبی" را تحویل گرفت. به گفته خودش، بازیکنان به شکست عادت کرده بودند، تلاش کمی می‌کردند و بی‌انگیزه بودند. این برداشت بعد از بازی با بوآویستا تقویت شد؛ اولین بازی مورینیو که با شکست یک بر صفر همراه بود. او در ابتدا به جای واژه "تیم" از "گروه بازیکنان" استفاده می‌کرد.

مورینیو چند بازیکن از آکادمی را به تیم آورد و ساختار تمرینی را به‌کلی تغییر داد.

ژوزه مورینیو ,

او نه‌ تنها از عملکرد ضعیف در زمین، بلکه از کم‌کاری و بی‌انضباطی در تمرینات نیز ناراضی بود. زمان تحول فرا رسیده بود. خوزه به برخی بازیکنان باتجربه علاقه‌مند شد؛ از جمله پیر فن‌هویدونک مهاجمکه روحیه‌ای جنگنده داشت. مانیش نیز در تیم حضور داشت، بازیکنی که بعدها به پورتو رفت. همچنین دروازه‌بان آلمانی، روبرت انکه از دیگر بازیکنان مورداعتماد مورینیو بود.

مورینیو توجه ویژه‌ای به آکادمی بنفیکا داشت. دیوگو لوئیس، مدافع چپ جوان یکی از بازیکنانی بود که به تیم اصلی ارتقاء یافت. او بعدها در مصاحبه‌ای با اسکای اسپورتس گفت: این برای یک بازیکن آکادمی بهترین موقعیت بود. ما می‌دانستیم که می‌توانیم رویاهای‌مان را به واقعیت تبدیل کنیم. مورینیو به اسم‌ها توجه نمی‌کرد، بلکه ویژگی‌های فردی برایش مهم بود. برایش فرقی نداشت شما یک بازیکن 28 ساله باشید یا تازه‌کار؛ فقط تلاش‌تان در تمرین اهمیت داشت.

حتی در آغاز کارش، ژوزه در برخورد با بازیکنان سرشناس و بی‌انضباط تردیدی نداشت. مثالی از آن عبدالستار صبری، بازیکن ملی‌پوش مصری بود. مورینیو متوجه شد که او 7 دقیقه صرف بستن بند کفش‌هایش کرده و سپس به‌ عنوان بازیکن تعویضی وارد زمین شده است. زمانی که مدیر برنامه صبری به زمان کم بازی موکلش اعتراض کرد، مورینیو در رختکن به‌ شدت واکنش نشان داد؛ "می‌دانی چقدر طول کشید بند کفشت را ببندی؟ هفت دقیقه. با چنین نگرشی، می‌دانی دوباره کی برای تیم من بازی می‌کنی؟ هیچ‌وقت!"

 لوئیس می‌گوید: با این رویکرد، می‌توانی رختکن را در اختیار بگیری. اگر بازیکنی فکر کند از بقیه بهتر است، جایی در تیم نخواهد داشت. از آن لحظه به بعد، همه فهمیدند که ژوزه به همه جزئیات توجه دارد.

مورینیو از انتقادها که در روزهای اول حضورش بسیار زیاد بود به‌ عنوان انگیزه استفاده می‌کرد. در رختکن، ذهنیت "ما در برابر دیگران" را ایجاد کرد. لوئیس گفت: ما به او اعتماد کردیم. فهمیدیم که از ما در برابر رسانه‌ها محافظت می‌کند؛ حسی که نسبت به هیئت‌مدیره نداشتیم.

مورینیو با روش‌های تمرینی انقلابی خود نظم و انسجامی به تیم بخشید که نتایج را بهبود داد. جلسات تمرینی پیش از او تنها شامل دویدن و شوت‌زنی‌های پراکنده بود اما مورینیو بلافاصله روش «دوره‌بندی تاکتیکی» را پیاده کرد؛ شیوه‌ای که در آن عناصر فیزیکی، فنی و تاکتیکی در تمرینات کوتاه و فشرده تلفیق می‌شوند. این روش توسط ویکتور فراده، متخصص پرتغالی طراحی شده بود.

لوئیس می‌گوید: آن زمان، ژوزه 10 سال از بقیه جلوتر بود. دیگر خبری از دویدن 20 دقیقه‌ای دور زمین نبود. فقط با توپ کار می‌کردیم. تمرین یک ساعت طول می‌کشید و بسیار مؤثر بود. زمین تمرین مانند فرودگاه بود؛ بخش‌بندی شده، با انتقال از منطقه‌ای به منطقه دیگر. پیش از او، تمرینات سه ساعت طول می‌کشید با استراحت‌های زیاد اما با ژوزه فقط یک دقیقه برای آب خوردن وقت داشتیم. ساعت 10 تمرین را شروع می‌کردیم و 11 در رختکن بودیم اما در بازی‌ها روی زمین پرواز می‌کردیم.

او ادامه می‌دهد: ژوزه به تمام جزئیات فکر می‌کرد؛ نه فقط تمرینات، بلکه روانشناسی تیم. او بازیکنان را وادار می‌کرد باور کنند که بهترین هستند. اگر ضعیف ظاهر می‌شدی، مستقیم می‌گفت که نفر بعدی جای تو را خواهد گرفت. همین باعث می‌شد همه تمام تلاش‌شان را بکنند.

مورینیو تحلیل حریفان را نیز خود انجام می‌داد. وقتی تحلیلگران فهرستی از ترکیب اصلی حریف می‌فرستادند، معمولاً 10 نام داشت، نه 11. لوئیس می‌گوید: ژوزه در آنالیز عالی بود. حالا همه مربیان این کار را می‌کنند اما آن زمان این‌طور نبود. او خودش را در هتل حبس می‌کرد و از صبح تا شب کار می‌کرد. وقتی به زمین می‌رفتیم، دقیق می‌دانستیم چه باید بکنیم.

دذ نهایت سختگیری بیش از حد، پایان کار او در بنفیکا را رقم زد.

ژوزه مورینیو ,

در دسامبر 2000، بنفیکا موفق شد اسپورتینگ لیسبون، قهرمان وقت پرتغال را با نتیجه 3 بر صفر شکست دهد. با این حال، واله آزودو انتخابات را به مانوئل ویلارینیو باخت و رئیس جدید تمایل داشت تونی، بازیکن سابق باشگاه را به‌ عنوان سرمربی منصوب کند.

لوئیس می‌گوید: رئیس جدید حامی مورینیو نبود. ژوزه احساس کرد شرایط برایش دشوار خواهد شد اما مصمم بود با پیروزی‌ها خودش را اثبات کند.

بازی با اسپورتینگ، سومین پیروزی متوالی بود. اما گفت‌وگوی مورینیو با رئیس جدید سرنوشت او را مشخص کرد. ژوزه از اظهارات عمومی ویلارینیو در مورد تونی آزرده شد. همچنین معتقد بود باشگاه عمداً با تغییر محل اقامت و دخالت در جزئیات، در حال تحریک اوست. زمانی که بازیکنان در رختکن پیروزی را جشن می‌گرفتند، مورینیو در دفترش مشغول صحبت با همسرش بود. ویلارینیو درِ اتاق را زد تا تبریک بگوید اما مورینیو دعوتش نکرد. سپس گفت: اگر قرارداد جدیدی ندهید، می‌روم.»

درخواستش رد شد. چند روز بعد، ژوزه از بنفیکا جدا شد. بعدها اعتراف کرد که ویلارینیو را تهدید کرده و بابت رفتارش پشیمان بود. جالب اینکه رئیس جدید نیز از کنار گذاشتن او پشیمان شد.

لوئیس گفت: هم تیم خوبی داشتیم و هم جو رختکن عالی بود. اگر مورینیو آن فصل در بنفیکا می‌ماند، شاید می‌توانستیم به موفقیت‌های بزرگی برسیم اما چنین نشد. بنفیکا فصل را در رده ششم به پایان رساند. مورینیو به لیریا رفت، سپس به پورتو؛ و همانجا قهرمانی در لیگ قهرمانان اروپا و جام یوفا را تجربه کرد.